مجموعه «با لالایی یاد میگیرم» منتشر میشود
تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۶۹۱۰۱
به گزارش خبرنگار مهر، نخستین مجموعه لالایی فرهنگی، آموزشی تألیفی ایرانی «با لالایی یاد می گیرم» که به قلم مهرداد محمدپور و توسط انتشارات چهارسوی هنر و در شانزده قطعه جداگانه سروده شده؛ عنوان نخستین مجموعه لالایی فرهنگی آموزشی تألیفی ایرانی با موضوع ادبیات کودک است که به زبان ترانه و در سیصد و نود و چهار بیت به رشته تحریر در آمده تا با لحنی صمیمی و بیانی دلنشین، روایتگر موضوعات جالب توجهی باشد که به گواه بسیاری از مخاطبانش، آگاهی بخش، جذاب، و خاطره انگیزند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
منظومه خیال انگیز «با لالایی یاد میگیرم» شامل موضوعاتی همچون خاصیت درمانی گیاهان دارویی و داروهای گیاهی، تأثیر درختان در کاهش آلودگیهای زیست محیطی، تقویت سیستم ایمنی بدن با استفاده از محصولات لبنی و آشنایی با دنیای اسرار آمیز منظومه شمسی است که البته در دو بخش کاملاً مجزا اما به هم پیوسته تولید شده؛ و علاوه بر امکان انتشار در قالب نسخه فیزیکی، به صورت کار افزار (اپلیکیشن) نیز، قابل ارائه خواهد بود.
بخش مکتوب شامل شانزده جلد کتاب مصور مجموعاً در سیصد و هشتاد و چهار صفحه که به همت لیدا طاهری، به صورت دستی وبا تکنیک میکس تصویرسازی شده است تا هر بینندهای را در همان نخستین نگاه، مجذوب زیباییهای سحرانگیز سبک تصویرگری خود کند؛ چرا که بر اساس موضوع و درونمایه تشکیل دهنده هر شعر یا قصه جالبی که تصویرگری آن به وی سپرده میشود، پیوسته می کوشد با قلم ظریف و پرکار خود؛ شخصیت پردازیهای کودکانه و جذابی را، در دنیای هیجان انگیزی از رنگهای ترکیبی گرم و سرد، به تصویر بکشد؛ تا همچنان با ارائه مجموعههای چشم نوازی از تصاویری خیال انگیز، مخاطبانش را غافلگیر کند.
بخش شنیداری شامل روایت کلامی پنجاه صفحه از متنهای تألیفی به نظم و نثر مجموعاً در شانزده قطعه، که عذرا وکیلی آن را روایت کرده؛ تا با لحن مادرانه خود همچون پنجاه سال گذشته، علاوه بر خلق خاطرات ماندگار برای کودکان امروز و فردا، خاطرات خوش کودکان دیروز را نیز، همچنان برایشان زنده نگه دارد.
البته به لطف همراهی موسیقیهای روح نوازی از Andrew Fitzgerald و Jeff Victor که در سبک New-age music ساخته شدند تا روایت موسیقایی خلاقانه ای باشند از شناخته شده ترین تم های لالاییهای کودکانه. نغمههای آرام و دلنشینی که با صدای جادویی سازهایی همچون: پیانو، ویولون، باسون، گیتار، فلوت، بلز و سمپل های گوش نواز جعبه موسیقی، که بسیار هم خیال انگیزند؛ شنیدنیتر میشوند تا علاوه بر نوزادان و کودکان، والدین شأن نیز همراه آنها، لذت یک خواب شیرین را تجربه کنند.
البته این موسیقیها را به تناوب در تمام طول شبانه روز هم میتوان شنید. به عنوان مثال: هنگام مطالعه، یا همزمان با انجام فعالیتهای هنری، یا وقت رسیدگی به کارهای روزانه در منزل، یا داخل اتومبیل در حال رانندگی، چرا که فضای کلی حاکم بر ساختار این موسیقیها، آنقدر روشن و امیدبخش است؛ که با هر بار شنیده شدن به میزان قابل ملاحظهای، از شدت هیجانات روانی ناخوشایند شنوندگانش کاسته میگردد.
انتخاب و تدوین موسیقی متن اثر یاد شده نیز توسط مهرداد محمدپور صورت گرفته که از میان هفتصد و بیست قطعه موسیقی، شانزده قطعه بی نظیر را در خود جای داده است تا لذت گوش سپردن به لالاییها، با همراهی این ملودیهای خاطره انگیز دوچندان شود.
ناگفته نماند نسخه بی کلام این موسیقیهای رویایی نیز که همچون دنیای کودکان، پاک و بی آلایش اند؛ در بخش شنیداری مجموعه مذکور قابل شنیدن است؛ تا با ایجاد آرامش روانی پایدار در مخاطبان جدی این گونه آثار، استرس ناشی از تنشهای روزمره را که امروزه یکی از شایعترین عوارض زندگی مدرن در جوامع صنعتی به شمار میآید؛ از آنها دور کند؛ تا به تدریج و با تمرکز ذهنی بیشتری، به فعالیتهای معمول شأن ادامه دهند. البته در صورتی که گوش سپردن به چنین موسیقیهای آرامش بخشی که تمرکز ذهنی شنوندگانش را نیز، به مرور زمان تقویت میکند؛ همواره از سوی آنها جدی تلقی شود.
هدف از تولید مجموعه مذکور آموزش موضوعات بسیار مهمی است؛ که نمونههای متعدد آن را علاوه بر کتب درسی دوره پیش دبستانی، در اغلب کتابهای درسی تمام پایههای دوره ابتدایی هم، به وضوح میتوان مشاهده کرد. اما به دلیل تنوع موضوعات و گستردگی مطالب از یکسو و نحوه آموزش آن به دانش آموزان از سوی دیگر، که جذابیت چندانی هم برایشان ندارد؛ به نظر میرسد لذت واقعی مطالعه و درک آن را نیز در کتابهای درسی خود، آن چنان که باید احساس نمیکنند.
دلایل تأمل برانگیزی که خوشبختانه زمینه ساز شکل گیری این مجموعه نوآورانه شد؛ تا با بهره گیری هوشمندانه از زبان هنر به شیوه خلاقانه ای، گنجینه منحصر به فردی از متفاوتترین لالاییهای فرهنگی آموزشی را در دسترس دوستدارانش قرار دهد؛ به این امید که لذت واقعی مطالعه و درک آن را، هرگز از یاد نبرند! هر چند ناگفته پیداست که دوستداران این منظومه خیال انگیز را، تنها در میان جامعه دانش آموزی، نباید جستجو کرد؛ چرا که برای لذت بردن و کسب آگاهی بیشتر از این دایره المعارف فرهنگی آموزشی، نه محدودیت سنی خاصی برای مخاطبانش در نظر گرفته شده و نه گروههای خاصی صرفاً مخاطب آن هستند.
بنابراین همه افراد جامعه در صورت تمایل خواهند توانست، یکی از مخاطبان جدی «با لالایی یاد میگیرم» باشند، تا به موضوعات مطرح شده در آن، با عناوین شانزده گانه گلها، گیاهان دارویی، درختان، میوههای بهار و تابستان، میوههای پاییز و زمستان، سبزیجات، صیفی جات، لبنیات، طبیعت، آبزیان، پرندگان، حیوانات اهلی، حیوانات وحشی، حشرات، منظومه شمسی، رنگها از زاویه دیگری بنگرند.
اکنون که اثر یاد شده در آستانه انتشار قرار گرفته؛ متن ترانه یک قطعه از این لالاییها را که به منظومه شمسی اختصاص دارد؛ به اتفاق هم میخوانیم:
لالا، منظومه شمسی! چِقد آبادُ سرسبزی!
تو قلبِت ماهُ سیاره یه خورشید که دوسِت داره
لالا، خورشید خانوم! لا، لا که میبخشی بهم گرما!
تا دستِت رو سَرَم باشه شبُ روزِم سرِ جاشه
عطارد کوچولو! لا، لا دوسِت داره چقد گرما!
چه نزدیکه بهت خورشید! تو رو میشه کنارِش دید
لالا، داغی چقد ناهید! بهت نزدیکه چون خورشید
درخشانیُ زیبا رو میشم با دیدنت جادو
زمینِ مهربون! لا، لا شدی مادر برایِ ما
بزرگ میشیم باهات کم کم دیگه نیست تو دلامون غم
لا لا، مریخ یخچالی! نمونی خلوتُ خالی!
همیشه خواستنی باشی! تو قلب هر کسی جا شیء!
لالا، لا، مشتری! نازی بهت می گن: غولِ گازی
چقَد طوفانیُ سردی! با کلّی ماه میگردی
چه زیبایی زحل! لا، لا پر از گازُ یخُ سرما
یه عالم ماه همراتَن تا باشه هر شَبِت روشن
اورانوس یخی! لا، لا کم آوُرده پیشِت سرما
چه سخته دیدنت از دور! بشی حتّی اگه پر نور
لالا، لا، نپتونِ آبی! چِقَد پر نور می تابی!
هوات طوفانیُ سرده فضاتو اَبر پر کرده
لا لا، لا، قهوهای رنگی پلوتون! از یخُ سنگی
اَزَت خورشید خانوم دوره هواتَم خیلی ناجوره
لالا، ماهِ قشنگِ من! شَبامُ میکنی روشن
باهات تا صُب بیدارم آخه خیلی دوسِت دارم!
منبع: مهر
کلیدواژه: معرفی کتاب کودکان هفته کودک کتاب و کتابخوانی تازه های نشر معرفی کتاب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نقد کتاب یاسر احمدوند انقلاب اسلامی ایران نهاد کتابخانه های عمومی کشور فرهنگسرای اندیشه هفته کودک پیام تسلیت منوچهر صدوقی سها بازار نشر افغانستان ادبیات جهان منظومه شمسی خیال انگیز موسیقی ها لالایی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۶۹۱۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هنری که لاکچری شده!
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، مصطفی میرزاباقری ـ مسئله گرانی موضوعی نیست که کسی از آن خبر نداشته باشد و حتی پولدارها هم از وضعیت گرانی مینالند. هر روز یک کالایی گران میشود، یک روز گوشت، یک روز نوبت مرغ است، یک روز نوبت میوه و روز دیگر گرانی مسکن و. هر روز یک موضوع در اقتصاد ما مطرح و به چالش تبدیل میشود.
این گرانیها به فرهنگ هم رسوخ پیدا کرده و به کنسرتها هم کشیده شده است. بلیت کنسرتها از روزهای اول سال به حدود یک میلیون تومان هم رسیده و این سوال مطرح است که طی یک ماه گذشته مگر چه اتفاقی افتاده که بلیت کنسرت به صورت چراغ خاموش این همه افزایش قیمت داشته است؟
برگزاری کنسرت در بسیاری از جوامع امری رایج به شمار میرود و سالانه هنرمندان مطرح موسیقی در فصول مختلف سال در فستیوالها و یا تورهای کنسرت خود روی صحنه میروند؛ بدین ترتیب مردم میتوانند با حضور در این کنسرتها اوقات خوشی را تجربه کنند. هرچند که کنسرت رفتن حداقل در ژانرهای عامهپسند در سایر کشورها امری عادی به شمار میرود و کنسرت رفتن بجز در ژانرهای اپرا یا کلاسیک کالایی لوکس به شمار نمیآید، اما با بالا رفتن نرخ تورم، مردم عادی کمتر میتوانند در یک کنسرت شرکت کنند.
نکته تلخ ماجرا اینجاست که گرانیها وافزایش نامتعارف هزینهها از سبد فرهنگی خانوادههای ایرانی کاسته و بیشترین ضربه را به اهالی فرهنگ و هنر وارد کرده و کنسرتهای چند صد هزار تومانی باعث شده خیلی از خانوادهها خط قرمزی دور اینگونه برنامههای فرهنگی و شاد بکشند. در حال حاضر ارتباط با موسیقی فقط با دانلود و شنیدن آهنگ از سایتهای رسمی و غیررسمی اتفاق میفتد و فقط کسانی که توانایی مالی دارند میتوانند به کنسرت بروند.
باید قبول کرد که کنسرت هم به کالایی لوکس و لاکچری تبدیل شده که دیگر همگان امکان استفاده از این شرایط را ندارند و افزایش قیمت بلیط باعث شده مخاطبان بالقوه کنسرتهاهرگز به مخاطب فعال بدل نشوند و نیز از مخاطبان بالفعل موسیقی کاسته شود که در دراز مدت به نفع هیچکسی نیست.
وقتی بلیت کنسرتی حدود ۹۰۰ هزارتومان باشد، یک خانواده چهار نفره باید سه میلیون و ۶۰۰ هزارتومان هزینه کند. با احتساب پایه حقوق یک کارمند یا کارگر مطابق با پایه دستمزد وزارت کار، این رقم یک سوم میزان حقوقشان است.
گران شدنی هر کالایی منجر به ریزش مخاطبان آن کالا یا خدمات است، اما مردم مجبورند خود را با این شرایط وفق دهند و خود را با این شرایط سازگار کند نه اینکه عادت کنند و افزایش قیمتها باعث حذف کالای فرهنگی از سبد خانوارها شده است.
به هر حال با توجه به شعار امسال امیدواریم حتی مردم در صحنه هنر هم دخیل شوند و حتی برگزاری جشنوارههای موسیقی هم به بخش خصوصی واگذار شود و ارگانها، بنیادها و سازمانهای مربوطه با توجه به نامگذاری سال ۱۴۰۳ به عنوان «جهش تولید با مشارکت مردم» از سوی رهبر انقلاب برای کمک به تولید آثار ارزشمند هنری قدم برداردند.
اگر هزینه فعالیتهای فرهنگی بالا رود و اگر سینما و موسیقی کشور تعطیل شود، چه چیزی از فرهنگ باقی میماند؟
البته همه تقصیرها را نباید به گردن قیمت بلیت کنسرت انداخت و باید فرآیند اقتصادی برگزاری کنسرتها هم اصلاح شود تا شاهد حضور همه اقشار جامعه در کنسرتها باشیم.
باید قبول کرد که کنسرتها تثیر بالایی در شادیبخشی دارند و باید پیش از هر چیزی برای ایجاد این شادی زیرساختهای اصلی مانند سالنهای مناسب ایجاد شود و سپس با حمایتهای دولتی نرخ قیمت بلیتها را کنترل کرد تا عامه مردم بتوانند حداقل سالی دو بار به کنسرت بروند و از شادیهای جمعی محروم نشوند.
انتهای پیام/